نه فراموش و نه بخشش
شباهنگ راد شباهنگ راد

(در یادمان جانباخته‏گان شصت و هفت)

در تابستان داغ سال شصت و هفت، خمینی فرمان قتل عام زندانیان سیاسی را صادر نمود و هزاران زندانی کمونیست، مبارز و مخالف را - علی‏رغم از سر گذراندن محکومیت‏های از قبل تعیین شده - به جوخه‏های مرگ سپرد. بیست و دو سال است‏که از آن واقعه‏ی دردناک و خونین می‏گذرد؛ واقعه‏ای که نه تنها فراموش شدنی نیست بلکه یادآور مقاومت و ایستادگی پایداران انقلاب از یک‏طرف و ددمنشی‏ها و قساوت شکنجه‏گران رژیم جمهوری اسلامی از طرف دیگر می‏باشد.

در حقیقت تابستان شصت و هفت یادآور رشادت‏ها و فداکاری‏های کمونیست‏ها و مبارزینی‏ست که در راه آرمان‏های میلیون‏ها انسان زحمت‏کش ایستادند و تن به خفت و خواری ندادند و جان‏شانرا وثیقه‏ی انقلاب رهائی‏بخش خلق‏های ستم‏دیده‏ی ایران نمودند؛ سال شصت و هفت نماد پایداری زندانیانی‏ست که در فضای سرکوب عنان گسیخته، راه عقب و تسلیم را پس زدند و در برابر شکنجه‏گران و جلادان رژیم جمهوری اسلامی، راهِ به پیش را در پیش گرفتند. سران حکومت به‏گمان خود بر آن بودند که با براه اندازی حمام خون در درون زندان‏ها، می‏توانند تا ابد فضای جامعه را به مسیر دل‏بخواه‏ی خود سوق دهند و هر آن‏کس که با نظام مخالفتی‏ست، جان‏اش را در سینه‏اش محبوس نمایند؛ بر این باور بودند که میادین تیر و سرکوب می‏تواند آرامش دل‏بخواه‏ی آنانرا فراهم سازد. به همین دلیل دسته دسته از کمونیست‏ها، مبارزین و مخالفین را به میدان‏های تیر روانه ساختند تا به زندگی انگلی خود تداوم بخشند.

 

براستی که بوی خون و جنایت در آن سال و دهه، سرتاسر ایران را فرا گرفته بود و جلادان نظام، در اطاق‏های در بسته و با براه اندازی دادگاه‏های فرمایشی و چند ثانیه‏ای، بر بار وظایف جنون آمیز خود افزودند و تیم‏های مرگ را به صف نمودند تا سینه‏ی پاک‏باخته‏ترین انسان‏ها را نشانه گیرند. در حقیقت ابعاد جنایات آن روزگاران، آن‏چنان گسترده و وسیع بود که کسی قادر به شرح همه‏ی آن‏ها نیست. از یاد نخواهد رفت که چگونه جانیان و مدافعین طبقه‏ی سرمایه‏داری دست در دست هم دادند تا مبادا پایه‏های نظام‏شان به خطر افتد. کُشتند تا صدای اعتراض را خاموش نمایند و خون ریختند تا مانع‏ی جوشش و مخالفت توده‏ای گردند. مسلم است‏که همه‏ی دست‏اندرکاران نظام در بروز وقایع‏ی دردناکِ دهه‏ی شصت دخالت و نقش مستقیم داشته‏اند و به هیچ‏وجه نمی‏توان بر اعمال آنان سرپوش گذاشت. روشن است‏که تاریخ و توده‏های زحمت‏کش پیشاپیش قضاوت خود را در مقابل مسببین آن واقعه‏ی دردناک نموده است و پر واضح است‏که اسناد آن وقایع‏ی تلخ فراوان‏اند و بر خلاف مشاطه‏گران و سازش‏کاران نه می‏توان تاریخ را تحریف نمود و نه می‏توان اعمال بانیان و مسببین آنرا نادیده گرفت. بی‏دلیل آمرین و عاملین فجایع‏ی خون‏بار شصت و هفت دارند پای خود را به بیرون کشند و بیهوده در تلاش‏اند تا نقش خود را از جنایات عریان، کتمان نمایند. سال شصت و هفت در تاریخ ایران، به سال کُشتار دسته‏جمعی زندانیان کمونیست، مبارز و مخالف در درون زندان‏های مخوف رژیم جمهوری اسلامی به ثبت رسیده است و بی‏تردید روزی فرا خواهد رسید که کارگران و زحمت‏کشان تأوان اعمال مزدوران و جنایت‏کاران را بازپس گیرند.

 

سرمایه‏داران وابسته و دولت مدافع‏ی آن‏ها به خیال خود و بعد از پایان جنگ امپریالیستی و خانمان‏سوز ایران و عراق می‏خواستند با خون و خون‏ریزی، جامعه را از جوشش باز دارند؛ می‏خواستند با کُشتار دسته‏جمعی صدای اعتراض و حق‏طلبی را در گلو خفه نمایند و مانع‏ی هرگونه عدالت‏خواهی گردند، امّا توده‏های زحمت‏کش و محروم علی‏رغم ددمنشی‏ها و بگیر و به بندهای فله‏ای و قتل عام‏های وحشیانه و دسته‏جمعی، پاسخ دیگری به جرثومه‏های فساد و تباهی دادند و به اشکال متفاوت بر خواسته‏های بحق و اولیه‏ی خود پای فشردند. اگر چه رژیم جمهوری اسلامی توانسته است هزاران زندانیان سیاسی را در تابستان شصت و هفت قتل عام نماید، امّا هرگز و هرگز قادر نگردیده است تا بر دامنه‏ی تنفر و انزجار، مخالفت‏ها و اعتراضات کارگری – توده‏ای بکاهد.

 

با این اوصاف بی‏مناسبت نیست تا جدا از یاد و گرامیداشت همه‏ی جویندگان راه رهائی و جانباخته‏گان دهه‏ی شصت بر این نکته تاکید گردد که وفاداری و تعهد به راهِ هزاران زندانی سیاسی کمونیست و مبارز، طرد و افشای هر چه گسترده‏تر مسببان و همه‏ی آمرین و عاملین دهه‏ی شصت از صفوف جنبش‏های اعتراضی‏ست؛ آمرین و عاملانی که علناً دارند اعلام می‏نمایند از بیان آن‏چه را که بر زندانیان سیاسی و در درون سیاه‏چال‏های رژیم جمهوری اسلامی رفته است، ناتوان‏اند؛ چرا که عمیقاً  و باطناً می‏دانند، آشکار نمودن حقایق پس پرده‏ی فجایع‏ی خونین دهه‏ی شصت می‏تواند پایه‏های نظام دل‏خواه‏ی‏شانرا به مخاطره‏ی جدی بی‏اندازد.

 

 

15 سپتامبر 2010

24 شهریور 1389


September 16th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی